هستیهستی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
محمد فرزادمحمد فرزاد، تا این لحظه: 4 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

هستی(فرشته کوچولوی آسمونی من)

باغ باصفای باباجون

سلام باخانواده رفتیم به باغ بسیار زیبا و دیدنی باباجون ... مناظر نگو ...به به خلقت طبیعت وای گل ها را نگو ...وای ...دیدنیه ...البته هنوز ما که رفتیم گل های محمدی در نیومده بودند ولی گل های پیچ ...به به بالاخره این طوری بگم که خیلی خوش گذشت     اینم عکسی از نیمرخ من     و اما اون جا خواب خیلی می چسبید و من یه ساعتی خوابیدم     صدای بلبل ها شنیدنی بود   ...
29 فروردين 1393

تبریک به پسرخاله جان

سلام  امروز اومدم به خاله حمیده و پسرخاله ام (آقا ابوالفضل) و عمو تبریک بگم... پسرخاله م خواهرش(ثنا خانم) به دنیا اومده و آقا ابوالفضل خیلی از خود خوشحالی در میکنه اینم هدیه من به ثنا خانم     و اینم گهواره ثنا جون که من توش خوابیدم     راستی عکس ثناجون بعدا براتون میزارم پس تا بعد خدانگهدارتون ...
27 فروردين 1393

بیماری ششم

سلام و اما ویروس و شکنجه گر من و مامانی و بابایی ازشب دوازده فروردین شروع شد چهار روز تب خیلی شدید کردم که فقط با بروفن و استامینوفن و پاشویه کردنم تب من یه کم پایین می اومد که مامانی خیلی ناراحت بود و شب تا صبح و صبح تا شب کنارم می نشست و اشک می ریخت که با بررسی هایی که باباییم انجام دادند پی بردیم که این ویروس از طریق بوس وارد بدن میشه و دوره سه تا پنج روز داره و بعد از تب شدید تمام بدن پر از دونه های ریز قرمز رنگ میشه و هیچ دارویی هم نداره...فقط مامانی 8ساعت یکبار دیفن هیدرامین برای ضدحساسیت به من می داد... و این ویروس را 95 درصد کودکان میگیرند و اینم عکس های من بعد از چهارروز تب شدید... روز اول فقط دونه های ریز...
26 فروردين 1393

اینجا همه چی درهمه

سلام  انشالله که حال همگی خوب باشه...اگر از احوالات من بپرسید که دیه نمی دونم چی بگم  دوباره ویروس ما را گرفته و ول نمیکنه و مریضی پشت مریضی حالا خودمون را بزنم به بی خیالی که این دنیا هم عالمی داره اینم چند تا عکس از خانم طلا که البته ...باید بگم...اینجا همه چی درهمه     هستی خانم برای اولین بار با خودش بازی کرد و کم کم خوابش برد که مامان جون تعجب کرده بود که من خواب رفتم   بازی با حلقه  البته عکس بعدی نگاه کنید ...     طریقه در آوردن حلقه از کمر    ...
16 فروردين 1393

تولد پسرخاله عزیزم

سلام  عیدتون مبارک... 8 فروردین تولد پسرخاله ام آقا ابوالفضل گل گلابه بود ... دوروز قبل پسرخاله م به مامانی من گفت : خاله جون دوروز دیه تولدم هست ...مامانی من هم که یادش رفته بود کلی بوسش کرد ... ولی خاله جونم چون کپل شده  می خواست از زیرش در بره ...ولی مامانیم روش کار کرد و یه تولد خیلی توپ و باحال با شام خیلی خوشمزه برای پسرخاله دلبندم گرفتیم ... تولدت مبارک ابوالفضل جان     وای مامانی خیارسبز برای اینکه من بشینم و ازم عکس بگیرند بهم خیارسبز دادند و بعداز عکس هم ازم گرفتند     راستی دوباره سرما خوردم و دارو می خورم برام دعا کنید که زود خوب بشم ...   ...
11 فروردين 1393

عیدتون مبارک

سلام  انشالله سال خوب و شاد و با برکتی برای همه ی دوستان باشه... و عید خوبی را داشته باشید...   باز هم سال جدید  باز هم لاله عشق  خنده و بیم و امید  عید شما مبارک  اینم چندتا عکس از هستی خانم...     هستی خانم : عیدتون مبارک دوستای گلم   سال خوبی داشته باشید...   بابایی کجایی بیا ...   دوباره و بازم مهر و خوردن مهر و ... ...
3 فروردين 1393
1